لطفا منتظر باشید

لینک کوتاه : https://irancodify.com/slb/6010

اهلیت

در علم حقوق، اهلیت به توانایی و شایستگی قانونی یک شخص برای دارا شدن حق یا اجرای آن اطلاق می‌شود.

انواع اهلیت:

الف: اهلیت تمتع:
اهلیت تمتع به معنی شایستگی برای دارا شدن حق است. این حق با تولد افراد انسانی تا مرگ و یا تشکیل اشخاص حقوقی تا انحلال به آنها اختصاص داده می شود.
البته افراد انسانی پیش از تولد هم می توانند موضوع حق قرار بگیرند به شرط اینکه زنده بدنیا بیایند. 
مثلاً نوزاد تازه متولدشده می‌تواند مالک ارث شود یا از طرف دیگران برایش مالی وقف شود.
ب: اهلیت استیفاء
اهلیت استیفاء به معنی شایستگی برای اجرای حق یا اعمال حقوقی (مثل خرید، فروش، ازدواج) است.
اهلیت استیفاء وابسته به بلوغ، عقل و رشد اشخاص طبیعی است.
کسی که اهلیت استیفاء ندارد، نمی‌تواند به تنهایی معاملات انجام دهد یا مسئولیت حقوقی بپذیرد و این امور را باید از طذیق نمایندگان تعریف شده در قانون و مقررات مانند ولی، وصی و قیم انجام دهد.
لازم به توضیح است که اهلیت استیفاء اشخاص حقوقی از طریق مدیران که همان نمایندگان قانونی شخص حقوقی هستند انجام می شود.

شرایط داشتن اهلیت:

شرایط کلی برای داشتن اهلیت استیفاء عبارتند از بلوغ، عقل و رشد.
بلوغ: عبارت است از سیدن به سن شرعی (در ایران: ۱۵ سال قمری برای پسر، ۹ سال قمری برای دختر). البته در قانون بلوغ قانونی نیز وجود دارد که شامل رسیدن طفل به سن 18 سال شمسی می شود.
عقل: عبارت است از اینکه شخص نباید مجنون باشد.جنون در نقطه مقابل عقل قراردارد.
رشد: عبارت است از اینکه فرد توانایی تشخیص نفع و ضرر در امور مالی. نقطه مقابل رشد، سفاهت نام دارد.

زوال اهلیت:

افراد فاقد اهلیت استیفاء شامل صغیر، مجنون و سفیه می شود:
صغیر به معنی کودک نابالغ که به سن قانونی نرسیده است.
مجنون به معنی فردی که فاقد قوه درک و شعور است.
سفیه عبارت است از فردی که مجنون نیست ولی در امور مالی بی‌احتیاط یا ناتوان است  توانایی اداره امور مالی را ندارد.

مستندات اهلیت:

مواد قانونی مربوط به اهلیت اشخاص عمدتاً در قانون مدنی آمده است. 

الف. اهلیت تمتع:

ماده ۹۵۶ قانون مدنی 1314: اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود.
ماده 957 قانون مدنی 1314: حمل از حقوق مدنی متمتع می گردد مشروط بر اینکه زنده متولد شود.
ماده 959 قانون مدنی 1314: هیچکس نمی تواند بطور کلی حق تمتع و یا حق اجراء تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند.

ب. اهلیت استیفاء:

ماده 190 قانون مدنی 1314: برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است.
1 ـ قصد طرفین و رضای آنها
2 ـ اهلیت طرفین
3 ـ موضوع معین کـه مورد معامله باشد
4 ـ مشروعیت جهت معامله
ـ  ماده 210 قانون مدنی 1314: متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
ـ  ماده 211 قانون مدنی 1314: برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند.
ـ  ماده 212 قانون مدنی 1314: معامله با اشخاصی کـه بالغ یا عاقل یا رشید نیستند بـه واسطه عدم اهلیت باطل است.
ـ  ماده 213 قانون مدنی 1314: معامله محجورین نافذ نیست.
ـ  ماده 958 قانون مدنی 1314: هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود لیکن هیچکس نمی تواند حقوق خود را اعمال و اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد.
ـ  ماده 959 قانون مدنی 1314: هیچکس نمی تواند بطور کلی حق تمتع و یا حق اجراء تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند.

ج. مواد قانونی مربتط با محجورین:

ـ  ماده 1207 قانون مدنی 1314: اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:
1 ـ صغار.
2 ـ اشخاص غیر رشید.
3 ـ مجانین.
ـ  ماده 1208 قانون مدنی 1314: غیر رشید کسی است کـه تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
ـ  ماده 1210 958 قانون مدنی 1314 (اصلاح 1370): هیچکس را نمی توان بعد از رسیدن بـه سن بلوغ بـه عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.
تبصره 1 ـ اصلاح 1370 ـ سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام و در دختر نه سال تمام قمری است.
تبصره 2 ـ اصلاح 1370 ـ اموال صغیری را کـه بالغ شده است در صورتی می توان بـه او داد کـه رشد او ثابت شده باشد.
ـ  ماده 1211 قانون مدنی 1314: جنون بهر درجه کـه باشد موجب حجر است.
ـ  ماده 1212 قانون مدنی 1314: اعمال و اقوال صغیر تا حدی کـه مربوط بـه اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بلااثر است معذالک صغیر ممیز می تواند تملک بلاعوض کند.
مثل قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازت مباحات.
ـ  ماده 1213 قانون مدنی 1314: مجنون دائمی مطلقا و مجنون ادواری در حال جنون نمی تواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید ولو با اجازه ولی یا قیم خود لکن اعمال حقوقی کـه مجنون ادواری در حال افاقه می نماید نافذ است مشروط بر این کـه افاقه او مسلم باشد.
ـ  ماده 1214 قانون مدنی 1314: معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازه ولی یا قیم او اعم از اینکه این اجازه قبلا داده شده باشد یا بعد از انجام عمل. معذالک تملکات بلاعوض از هر قبیل کـه باشد بدون اجازه هم نافذ است.
ـ  ماده 1215 قانون مدنی 1314:  هر گاه کسی مالی را بـه تصرف صغیر غیر ممیز و یا مجنون بدهد صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود.
ـ  ماده 1216 قانون مدنی 1314: هر گاه صغیر یا مجنون یا غیر رشید باعث ضرر غیر شود ضامن است.
ـ  ماده 1217 قانون مدنی 1314: اداره اموال صغار و مجانین و اشخاص غیر رشید بـه عهده ولی یا قیم آنان است بطوریکه در باب سوم از کتاب هشتم و مواد بعد مقرر است.

د. مواد قانونی مرتبط با اهلیت و تابعیت:

ماده 6 قانون مدنی 1314: قوانین مربوط بـه احوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص وارث در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارجه باشند مجری خواهد بود.
ماده 7 قانون مدنی 1314: اتباع خارجه مقیم در خاک ایران از حیث مسائل مربوطه بـه احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود.

دعاوی مرتبط با اهلیت:

به مهم‌ترین دعاوی مرتبط با اهلیت و شرایط آن‌ها می‌پردازیم:

۱. دعوای اثبات حجر / عدم اهلیت

هدف این دعوی ثابت کردن این موضوع است که طرف مقابل (مثل مجنون یا سفیه) فاقد اهلیت قانونی است و نیاز به قیم دارد و احتمالاً معامله ای که انجام داده باطل است.
- موارد:
- حجر مجنون (ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی)
- حجر سفیه (ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی)
- حجر صغیر غیرممیز (ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی)
- مرجع رسیدگی: دادگاه عمومی حقوقی (با ارائه مدارک پزشکی یا مالی).

۲. دعوای ابطال معامله به دلیل عدم اهلیت

اگر شخصی که صغیر، مجنون یا سفیه است معامله کرده و طرف مقابل یا قیم می‌تواند ابطال معامله را بخواهد.
مستند قانونی: مواد ۲۱۰ و ۲۱۳ قانون مدنی.

۳. دعوای اثبات رشد (رفع حجر)

هدف از این دعوی است موضوع است که فردی که قبلاً محجور بوده (مثل صغیر یا سفیه) می‌خواهد ثابت کند که اهلیت دارد و توانایی دخالت در امور مالی و غیر مالی را دارد.
- مرجع رسیدگی: دادگاه عمومی حقوقی (با ارائه مدارک مثل گواهی پزشکی یا شهادت شهود).

۴. دعوای مطالبه خسارت ناشی از معامله فاقد اهلیت

اگر کسی با شخص فاقد اهلیت (مثل مجنون یا صغیر) معامله کند و ضرر ببیند یا طرف مقابل او که معامله فیمابین باطل شده، ممکن است بتواند از ولی یا قیم او خسارت بگیرد.
مستند قانونی: ماده ۱۲۱۶ قانون مدنی (مسئولیت قیم در صورت تقصیر).

۵. دعوای نفی ولایت یا قیمومت

هدف از این دعوی این است که ولی یا قیمی که از سمت خود سوء استفاده نموده و موجبات ضرر و زیان محجور را فراهم نموده را می‌توان از دادگاه خواست عزل او را تقاضا کند.
- مستند قانونی: ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی (نظارت دادگاه بر قیم).

توضیح اینکه در دعاوی مربوط به اهلیت افراد باید متن شکایت به همراه مدارک و مستندات لازم اعم از معاملات صورت گرفته یا وجه مبادله شده و ... به مرجع صالحه ارائه گردد.

تگ ها:
مشاوره و دریافت مستندات
Top