قانون شوراهای حل اختلاف 1402
قانون شوراهای حل اختلاف 1402 مشتمل بر 41 ماده و 37 تبصره مصوب 1402/06/22 مجلس شورای اسلامی
شناسنامه قانون شوراهای حل اختلاف 1402:
شماره روزنامه رسمی: ۲۲۹۰۶/1736
تاریخ روزنامه رسمی: 1402/08/21
شماره ابلاغ: 146751
تاریخ ابلاغ: 1402/08/16
مرجع تصویب: مجلس شورای اسلامی
تاریخ تصویب: 1402/06/22
متن قانون شوراهای حل اختلاف 1402:
بیشتر بخوانید:
مجموعه مقررات مرتبط با قانون شوراهای حل اختلاف 1402
موضوعات شوراهای حل اختلاف در نظریات مشورتی
موضوعات شوراهای حل اختلاف در آرای وحدت رویه قضایی
مجموعه موضوعی آرایی دیوان عدالت اداری
فصل اول ـ ساختار و تشکیلات
ماده ۱ ـ بـه منظور حل اختلاف و صلح و سازش بین اشخاص حقیقی و حقوقی خصوصی، شوراهای حل اختلاف که در این قانون بـه اختصار «شورا» نامیده می شوند، زیرنظر قوه قضائیه و با شرایط مقرر در این قانون تشکیل می گردند.
ماده ۲ ـ برنامه ریزی و راهبری شوراها توسط مرکز حل اختلاف که در این قانون بـه اختصار «مرکز» نامیده می شود، انجام می گیرد.
تبصره ـ مرکز، زیر نظر رئیس قوه قضائیه اداره می شود و رئیس مرکز با حکم رئیس قوه قضائیه منصوب می شود.
ماده ۳ ـ حوزه فعالیت شوراها تابع حوزه قضائی بخش یا شهرستان مربوط است.
تبصره ۱ ـ شعب شوراها در شهرها و در صورت لزوم در مراکز دهستانها و روستاها بـه تشخیص رئیس قوه قضائیه بـه تعداد لازم تشکیل می گردد. رئیس قوه قضائیه می تواند این امر را بـه رئیس مرکز تفویض کند.
تبصره ۲ ـ برای رسیدگی بـه امور فنی و صنفی در دعاوی و شکایات فی مابین اصناف، «شوراهای حل اختلاف تخصصی» قابل تشکیل است. در صورت تشکیل شوراهای حل اختلاف تخصصی مذکور و عدم رد صلاحیت تخصصی خود، دعاوی مربوط منحصراً در این شعب بر اساس احکام این قانون رسیدگی می شود. همچنین برای رسیدگی بـه امور و دعاوی مربوط بـه احوال شخصیه فی مابین اقلیت های دینی موضوع اصل سیزدهم 13 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بـه ترتیب مقرر در این قانون، شوراهای حل اختلاف تخصصی قابل تشکیل است که تشکیل این شوراها مانع از مراجعه اقلیت های دینی مذکور بـه دیگر شوراهای همان حوزه قضائی نیست.
ماده ۴ ـ قوه قضائیه مکلف است حداکثر ظرف یک سال از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، در هر حوزه قضائی شهرستان، شعبه یا شعبی از دادگاهها را تحت مدیریت و نظارت رئیس آن حوزه قضائی بـه عنوان دادگاه صلح تعیین کند.
در حوزه قضائی بخش، وظایف و اختیارات و صلاحیت های دادگاه صلح می تواند بر عهده دادگاه بخش باشد که بر اساس احکام این قانون رسیدگی می کند.
ریاست و نظارت دادگاههای صلح و شوراهای حل اختلاف در استان بر اساس آیین نامه ماده 40 این قانون تعیین می شود.
ماده ۵ ـ هر شعبه شورا دارای رئیس، یک نفر عضو اصلی و حسب مورد یک نفر عضو علی البدل است که جلسات شورا با حضور دو نفر رسمیت می یابد.
تبصره ۱ ـ در هر حوزه قضائی حسب مورد تعدادی عضو علی البدل تعیین می شود که در صورت غیبت رئیس شعبه شورا یا عضو اصلی یا در صورت عدم وحدت نظر دو عضو شورا بـه دستور رئیس شورای حوزه قضائی مربوط، عضو علی البدل، جایگزین یا اضافه می شود.
تبصره ۲ ـ برای هر شعبه در مناطق شهری (متناسب با حجم کار و تعداد پرونده ها) حداکثر دو نفر و در شعب مناطق روستایی درصورت نیاز یک نفر نیروی اداری و دفتری شورا بکار گرفته می شود.
تبصره ۳ ـ تأمین کارکنان اداری و خدماتی مورد نیازِ شوراهایی که بـه صورت تخصصی در اتحادیه های صنفی و یا اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و اتاق تعاون ایران و نظیر آنها مستقر هستند، در صورت امکان بر عهده نهادهای محل استقرار شورا می باشد. کارکنان مذکور با معرفی نهادهای محل استقرار و حکم مرکز منصوب شده و تأمین هزینه های کارکنان مذکور و تأمین مالی و پشتیبانی از این کارکنان بر عهده نهادهای محل استقرار است.
ماده ۶ ـ قوه قضائیه می تواند برای اجرای این قانون حداکثر ده هزار نفر نیروی انسانی لازم را ظرف پنج سال از میان اشخاص واجد شرایط استخدام از طریق آزمون عمومی و تخصصی بـه صورت پیمانی یا قرارداد کار معین بکارگیری نماید. کارکنان تمام وقت شورای حل اختلاف (اعم از اعضا یا سایر کارکنان) که تا تاریخ بیست و نهم اسفندماه سال ۱۴۰۱، در شوراها مشغول بـه کار شده اند، در اولویت استخدام هستند. اولویت های استخدام بر اساس معیارهای توانمندی، سوابق همکاری، تخصص، مدرک تحصیلی و حُسن رفتار در آیین نامه ای که ظرف سه ماه پس از لازم الاجرا شدن این قانون بـه تصویب رئیس قوه قضائیه می رسد، تعیین می شود.
تبصره ۱ ـ قوه قضائیه می تواند افرادی را که بـه موجب این قانون استخدام می شوند، همزمان در شعب دادگاههای صلح و همچنین شعب شوراها بـه جای کارکنان فعلی شوراها بکارگیری نماید.
تبصره ۲ ـ سوابق اشتغال در شورا بـه حداکثر سن قانونی اضافه می شود.
تبصره ۳ ـ منابع مالی مورد نیاز برای استخدام موضوع این ماده ، از محل اعتبارات مصوب مرکز و همچنین از محل درآمدهای اختصاصی موضوع ماده 38 و افزایش درآمدهای حاصل از اجرای مواد 12، 14 و 19 و کاهش هزینه های موضوع ماده 5 این قانون تأمین می شود.
تبصره ۴ ـ دولت مکلف است شناسه استخدام اشخاص موضوع این ماده را در اختیار قوه قضائیه قرار دهد.
تبصره ۵ ـ از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، عضویت جدید در شورا؛ افتخاری، داوطلبانه و تبرعی بوده و هرگونه استخدام و بکارگیری اعضای جدید تحت هر عنوان در شوراها و پرداخت هرگونه حق بیمه برای آنها ممنوع است. مرکز می تواند صرفاً بـه تناسب فعالیت آنها از ایشان تقدیر بـه عمل آورد.
تبصره ۶ ـ قوه قضائیه مجاز است از بازنشستگان دستگاههای اجرائی از جمله بازنشستگان قوه قضائیه بـه عنوان عضو، در شوراها استفاده نماید.
ماده ۷ ـ اعضای شورا باید دارای شرایط زیر باشند:
۱ ـ متدین بـه دین مبین اسلام و مذهب رسمی کشور
تبصره ـ در مواردی که کلیه طرفین یا اطراف دعوی از پیروان سایر مذاهب مصرح در اصل دوازدهم 12 قانون اساسی باشند، تدین بـه دین مبین اسلام کفایت می کند.
۲ ـ تابعیت جمهوری اسلامی ایران
۳ ـ التزام عملی بـه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه فقیه
۴ ـ دیانت، امانت و صحت عمل و اشتهار بـه آنها
۵ ـ عدم استفاده از مشروبات الکلی و عدم استعمال و اعتیاد بـه مواد مخدر یا روانگردان
۶ ـ دارا بودن کارت پایان خدمت وظیفه عمومی یا معافیت (دائم یا موقت) از خدمت وظیفه عمومی برای مشمولان
۷ ـ دارا بودن حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی یا سطح دو حوزه علمیه برای تمام اعضای شعب شهری شورا و مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر برای اعضای شعب روستایی شورا
تبصره ـ برای اشخاصی که سابقه عضویت در شوراهای حل اختلاف تا قبل از تصویب این قانون را داشته اند، شرط حداقل مدرک تحصیلی موضوع این بند برای عضویت در شعب روستایی شورا اعمال نمی شود.
۸ ـ داشتن حداقل سی سال سن که برای دارندگان مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر، پنج سال از میزان یادشده کسر می شود.
۹ ـ نداشتن سابقه محکومیت مؤثر کیفری و عدم محرومیت از حقوق اجتماعی
۱۰ ـ متأهل بودن
۱۱ ـ داشتن شرایط مذکور در بند «ز» ماده 42 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 1386/07/08 با اصلاحات و الحاقات بعدی
۱۲ ـ سابقه سکونت در حوزه شورا حداقل بـه مدت شش ماه شمسی و تداوم سکونت در آن حوزه پس از عضویت در شورا
۱۳ ـ نداشتن سوء سابقه امنیتی و عدم وابستگی بـه گروههای غیرقانونی
۱۴ ـ مؤثر نبودن در تحکیم رژیم سابق و عدم وابستگی بـه آن
تبصره ۱ ـ اعضای شورای حل اختلاف اقلیت های دینی موضوع اصل سیزدهم 13 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باید متدین بـه دین خود باشند.
تبصره ۲ ـ برای عضویت در شورا، دارندگان مدرک حوزوی و یا دارندگان مدرک دانشگاهی در رشته های حقوق یا الهیات با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی در اولویت هستند و حداقل یک نفر از اعضای شعب شهری شورا باید از میان دارندگان مدارک تحصیلی یادشده باشد.
تبصره ۳ ـ احراز شرایط مذکور در این ماده توسط مرکز انجام می شود.
ماده ۸ ـ قضات، کارکنان دادگستری، وکلای دادگستری (اعم از وکلای عضو کانون های وکلا یا مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه)، کارشناسان رسمی دادگستری، نیروهای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی اعم از نیروهای وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حراست و حفاظت دستگاههای اجرائی، صاحبان امتیاز خدمات الکترونیک قضائی و سردفتران، داوران و میانجی گران، در زمان اشتغال حق عضویت در شورا را ندارند.
ماده ۹ ـ اعضای شورا بـه پیشنهاد رئیس کل دادگستری استان و با حکم رئیس مرکز منصوب می شوند.
ماده ۱۰ ـ اعضای شورا قبل از شروع بـه کار مکلفند مطابق سوگندنامه ای که توسط مرکز تهیه می شود و بـه تأیید رئیس قوه قضائیه می رسد، سوگند یاد کنند.
بیشتر بخوانید:
مجموعه مقررات مرتبط با قانون شوراهای حل اختلاف 1402
موضوعات شوراهای حل اختلاف در نظریات مشورتی
موضوعات شوراهای حل اختلاف در آرای وحدت رویه قضایی
مجموعه موضوعی آرایی دیوان عدالت اداری
فصل دوم ـ حدود صلاحیت دادگاه صلح و شوراها
ماده ۱۱ ـ دعاوی زیر حتی با توافق طرفین قابل طرح در شورا نیست:
۱ ـ اختلاف در اصل نکاح، اصل طلاق، بطلان نکاح، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن، رجوع، نسب، ولایت قهری و قیمومت
۲ ـ اختلاف در اصل وقفیت و وصیت و تولیت
۳ ـ دعاوی راجع بـه حجر و ورشکستگی
۴ ـ دعاوی راجع بـه وجوه و اموال عمومی و دولتی و انفال
۵ ـ اموری که بـه موجب قوانین دیگر در صلاحیت مراجع اختصاصی یا مراجع قانونی غیردادگستری باشد.
ماده ۱۲ ـ صلاحیت های دادگاه صلح بـه شرح زیر است:
۱ ـ دعاوی مالی تا نصاب یک میلیارد ریال
تبصره ـ رئیس قوه قضائیه میتواند نصاب مذکور در این بند را هر سه سال یک بار با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود، تعدیل کند.
۲ ـ دعاوی حقوقی تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق
۳ ـ دعاوی راجع بـه جهیزیه، مهریه و نفقه تا نصاب مقرر در بند 1 این ماده در صورتی که مشمول ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391/12/01 نباشد.
۴ ـ دعاوی و درخواست های مربوط بـه تخلیه عین مستأجره و تعدیل اجاره بها بجز دعاوی مربوط بـه سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت
۵ ـ اعسار از پرداخت محکوم بـه در صورتی که دادگاه صلح نسبت بـه اصل دعوی رسیدگی کرده باشد.
۶ ـ حصر ورثه، تحریر ترکه، مهر و موم و رفع آن
۷ ـ تأمین دلیل
۸ ـ تقاضای سازش موضوع ماده 186 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 1379/01/21
۹ ـ جنبه عمومی و خصوصی کلیه جرائم غیرعمدی ناشی از کار یا تصادفات رانندگی
۱۰ ـ جرائم عمدی تعزیری مستوجب مجازات درجه هفت و هشت
۱۱ ـ دعاوی اصلاح شناسنامه، استرداد شناسنامه، اصلاح مشخصات مدرک تحصیلی (به استثنای مواردی که در صلاحیت دیوان عدالت اداری است)، الزام بـه اخذ پایان کار، اثبات رشد، الزام بـه صدور شناسنامه، تصحیح و تغییر نام
تبصره ۱ ـ بـه کلیه جرائم مذکور در این ماده مستقیماً و بدون نیاز بـه کیفرخواست در دادگاه صلح رسیدگی می شود.
تبصره ۲ ـ دادگاه صلح با حضور رئیس یا دادرس علی البدل رسمیت می یابد. دادگاه صلح با رضایت طرفین، پرونده را برای حصول سازش بـه عضو یا اعضای شورا که در دادگاه مستقر می باشند یا شعبه شورا یا میانجی گری ارجاع می دهد. چنانچه حداکثر ظرف دو ماه موضوع منتهی بـه سازش شود، مراتب صورتجلسه و جهت اتخاذ تصمیم بـه قاضی دادگاه صلح اعلام می شود تا طبق مقررات اقدام کند. در صورت عدم حصول سازش، قاضی دادگاه صلح مطابق قانون، بـه موضوع رسیدگی کرده و مبادرت بـه صدور رأی می نماید.
تبصره ۳ ـ دادگاه صلح می تواند در ساعات غیر اداری یا در روزهای تعطیل نیز بـه دعاوی رسیدگی نماید و استقرار آن در محل شورا بلامانع است.
تبصره ۴ ـ در صورت حدوث اختلاف بین دادگاههای صلح و همچنین سایر مراجع قضائی و غیرقضائی بـه ترتیب زیر اقدام می شود:
الف ـ در مورد دادگاههای صلح واقع در حوزه های قضائی شهرستان های یک استان و نیز اختلاف بین دادگاه صلح با دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضائی یک استان، حل اختلاف با دادگاه تجدیدنظر آن استان است.
ب ـ در مورد دادگاههای صلح واقع در حوزه های قضائی دو استان و نیز اختلاف بین دادگاه صلح و دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضائی دو استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استانی است که مرجع قضائی آن استان آخرین قرار عدم صلاحیت را صادر نموده است.
پ ـ در مواردی که دادگاه صلح بـه صلاحیت مراجع غیرقضائی از خود نفی صلاحیت کند، پرونده برای تعیین صلاحیت بـه دادگاه تجدیدنظر استان ارسال می شود، تشخیص آن مرجع لازم الاتباع است.
تبصره ۵ ـ آرای دادگاه صلح، قطعی است مگر در موارد زیر که قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است:
الف ـ دعاوی موضوع بند 1 این ماده در صورتی که خواسته بیشتر از نصف نصاب مذکور در آن بند باشد.
ب ـ موارد موضوع بند 9 این ماده نسبت بـه دیه یا ارش، در صورتی که میزان یا جمع آنها بیش از یک دهم دیه کامل یا معادل آن باشد.
پ ـ موارد مذکور در بندهای 2، 3 و 4 این ماده
ت ـ موارد موضوع بند 5 این ماده مشروط بـه اینکه اصل دعوی قابل اعتراض باشد.
ث ـ جنبه عمومی جرائم غیرعمدی موضوع بند 9 در صورتی که مجازات قانونی آن درجه شش یا بیشتر باشد.
ج ـ جرائم عمدی تعزیری که مجازات قانونی آنها حبس درجه هفت باشد.
ماده ۱۳ ـ شوراها در موارد زیر حسب مورد با درخواست خواهان یا مدعی خصوصی یا شاکی برای صلح و سازش اقدام می نمایند:
۱ ـ کلیه امور مدنی و حقوقی
۲ ـ جنبه خصوصی جرائم غیرقابل گذشت
۳ ـ کلیه جرائم قابل گذشت
تبصره ـ در صورتی که رسیدگی شورا با درخواست یکی از طرفین صورت پذیرد و طرف دیگر تا پایان جلسه اول عدم تمایل خود را برای رسیدگی در شورا اعلام نماید، شورا درخواست را بایگانی و طرفین را بـه مرجع صالح راهنمایی می نماید.
ماده ۱۴ ـ از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون بـه دعاوی و جرائم مندرج در این قانون در دادگاه صلح رسیدگی می شود و شورا صرفاً در امر صلح و سازش مطابق احکام این قانون اقدام می کند.
ماده ۱۵ ـ در کلیه جرائم قابل گذشت بـه استثنای مواردی که متهم، متواری یا مجهول المکان است، اختلافات و دعاوی خانوادگی و سایر دعاوی مدنی و حقوقی که بـه طور مستقیم در مرجع قضائی طرح می شود، مقام رسیدگی کننده و اجرا کننده و همچنین مقام ارجاع قبل از ارجاع پرونده بـه شعبه و ثبت آن، پس از اتخاذ تصمیم درخصوص امور فوری، می توانند حسب مورد با توجه بـه کیفیت موضوع و امکان حل و فصل آن از طریق صلح و سازش و با لحاظ ترتیباتی جهت حفظ ادله جرم، جلوگیری از فرار متهم و رعایت حقوق شاکی و نظم عمومی و در صورت ضرورت انجام تحقیقات لازم، پرونده را با ذکر دلیل بـه شورا ارجاع نمایند.
تبصره ـ مقام رسیدگی کننده و اجراکننده و همچنین مقام ارجاع قبل از ارجاع پرونده بـه شعبه و ثبت آن، مکلفند قبل از ارجاع پرونده بـه شورا از عدم مخالفت طرفین پرونده با ارجاع پرونده بـه شورا اطمینان حاصل کنند و شورا قبل از شروع بـه رسیدگی پرونده های موضوع این ماده ، طرف یا طرفین پرونده را از حق مخالفت با ارجاع پرونده بـه شورا مطلع سازد.
بیشتر بخوانید:
مجموعه مقررات مرتبط با قانون شوراهای حل اختلاف 1402
موضوعات شوراهای حل اختلاف در نظریات مشورتی
موضوعات شوراهای حل اختلاف در آرای وحدت رویه قضایی
مجموعه موضوعی آرایی دیوان عدالت اداری
فصل سوم ـ ترتیب رسیدگی و اقدامات سازشی
ماده ۱۶ ـ در موارد مقرر در ماده (۱۳) این قانون، شروع رسیدگی در شورا با درخواست کتبی یا شفاهی است. درخواست شفاهی در صورتمجلس قید می شود و بـه امضای خواهان یا متقاضی می رسد.
تبصره ـ درخواست رسیدگی باید متضمن موارد زیر باشد:
۱ ـ نام و نام خانوادگی، نام پدر، نام شخص حقوقی، شناسه ملی و اقامتگاه طرفین دعوی
۲ ـ موضوع خواسته و همچنین تقویم آن در دعاوی مالی
۳ ـ موضوع درخواست یا شکایت
۴ ـ دلایل و مستندات خواسته، درخواست و یا شکایت
ماده ۱۷ ـ در مواردی که در این قانون حکمی تعیین نشده است، آیین دادرسی و ترتیبات رسیدگی، صدور رأی و اجرای احکام دادگاه صلح حسب مورد تابع قوانین و مقررات حاکم بر دادگاههای حقوقی و کیفری است .
تبصره ـ ترتیب اقدامات سازشی در شورا مطابق آیین نامه ای تعیین می شود که ظرف سه ماه پس از لازم الاجرا شدن این قانون توسط معاونت حقوقی قوه قضائیه با همکاری وزارت دادگستری و مرکز تهیه می شود و بـه تصویب رئیس قوه قضائیه می رسد.
ماده ۱۸ ـ طرفین دعوی می توانند شخصاً در شورا حضور یافته یا از وکیل دادگستری استفاده نمایند. در موارد صلح و سازش استفاده از وکیل مدنی نیز در شورا مجاز است.
ماده ۱۹ ـ هزینه دادرسی در دادگاههای صلح حسب مورد مطابق هزینه دادرسی در محاکم دادگستری است و هزینه دادرسی شورا در موارد موضوع ماده (۱۳) این قانون، در دعاوی کیفری و دعاوی حقوقی غیرمالی معادل هزینه دادرسی در محاکم دادگستری و در دعاوی مالی هزینه دادرسی معادل پنجاه درصد (۵۰%) هزینه دادرسی در محاکم دادگستری است.
تبصره ـ در صورتی که پرونده از سوی مرجع قضائی جهت صلح یا سازش بـه شورا ارجاع شود، چنانچه هزینه دادرسی پرداخت شده باشد، هزینه دادرسی مجدد دریافت نمی شود.
ماده ۲۰ ـ در اجرای مواد (۱۳) و (۱۵) این قانون، شورا پس از دعوت خوانده یا مشتکی عنه نسبت بـه تشکیل جلسه، اقدام و در صورت حصول سازش میان طرفین، مبادرت بـه صدور گزارش اصلاحی میکند و در موارد موضوع ماده (۱۳) این قانون، پرونده در شورا بایگانی و در موارد موضوع ماده (۱۵) این قانون، نتیجه بـه همراه تصویری از گزارش اصلاحی بـه مرجع قضائی ارسال می شود تا مرجع مزبور نسبت بـه مختومه کردن پرونده با دستور اداری اقدام کند.
تبصره ۱ ـ چنانچه توافق و سازش طرفین متضمن حق، تکلیف یا تعهدی باشد، موارد در گزارش اصلاحی بـه صورت صریح و مشخص با قید حقوق و تعهدات طرفین و نحوه و زمان اجرای تعهد ذکر می شود.
تبصره ۲ ـ در مواردی که طرفین، سازش خود را منوط بـه نظر کارشناس مرضی الطرفین ، داور یا میانجی می کنند، شورا ضمن ارجاع، نظریه اشخاص مذکور را اخذ و در صورت عدم مغایرت با قوانین و مقررات و التزام طرفین بـه آن، مفاد آن را در گزارش اصلاحی منعکس می کند. نظرات اشخاص مذکور بدون انعکاس در گزارش اصلاحی قابلیت اجرا ندارد.
تبصره ۳ ـ در کلیه دعاوی مالی ارجاعی از مراجع قضائی که هزینه دادرسی در مرجع مذکور پرداخت شده است، در صورت حصول سازش بین طرفین، هزینه دادرسی بـه نصف کاهش می یابد و مازاد بـه خواهان بازگردانده می شود و مابقی بـه عنوان درآمدهای موضوع ماده 38 این قانون محسوب می شود. دولت مکلف است سازوکار اجرائی این تبصره را در قوانین بودجه سنواتی پیش بینی کند.
تبصره ۴ ـ رسیدگی بـه دعاوی راجع بـه اموال غیرمنقول که فاقد سند رسمی هستند، صرفاً در صلاحیت مرجع صالح قضائی است.
ماده ۲۱ ـ در اجرای مواد 13 و 15 این قانون، در صورتی که شورا با برگزاری حداقل دو جلسه ظرف سه ماه موفق بـه ایجاد صلح و سازش بین طرفین نشود، پرونده در شورا بایگانی و در صورت درخواست خواهان یا مدعی خصوصی بـه مرجع قضائی صالح ارسال میگردد. چنانچه پرونده از مراجع قضائی ارجاع شده باشد، گزارش اقدامات و نتیجه بـه آن مرجع ارسال می شود.
ماده ۲۲ ـ در صورت استرداد درخواست یا دعوی از سوی خواهان یا مدعی خصوصی ، شورا اقدام بـه بایگانی پرونده می نماید. چنانچه پرونده از مراجع قضائی ارجاع شده باشد، مراتب بـه آن مرجع اعلام می شود.
ماده ۲۳ ـ در اجرای مواد 13 و 15 این قانون رئیس شورا شخصاً یا از طریق یکی از اعضا، علاوه بر رسیدگی بـه دلایل طرفین، می تواند مطابق ضوابط قانونی تحقیق محلی و معاینه محل را انجام دهد.
ماده ۲۴ ـ هرگاه در تنظیم یا نوشتن گزارش اصلاحی و دیگر تصمیمات شورا سهو قلم رخ بدهد مانند از قلم افتادن یا اضافه شدن کلمه ای و یا در محاسبه، اشتباه صورت گرفته باشد، تصحیح گزارش یا تصمیم مذکور رأساً یا با درخواست ذی نفع، توسط دادگاه صلح انجام می شود. گزارش یا تصمیم تصحیح شده بـه طرفین ابلاغ می شود. تسلیم رونوشت گزارش یا تصمیم اصلی بدون الصاق گزارش یا تصمیم تصحیح شده ممنوع است.
ماده ۲۵ ـ اعتراض طرفین پرونده بـه تصمیم شورا و نیز اعتراض ثالث نسبت بـه گزارش اصلاحی و تصمیم شورا قابل طرح در دادگاه صلح همان حوزه قضائی است و چنانچه تصمیم یا گزارش اصلاحی توسط مرجع رسیدگی بـه اعتراض نقض شود، مرجع مذکور موظف است رأساً بـه پرونده رسیدگی و رأی صادر کند.
تبصره ـ گزارش اصلاحی قطعی است. در صورتی که یکی از طرفین بـه دلیل عدم تطابق گزارش اصلاحی با توافق صورت گرفته، بـه گزارش اصلاحی اعتراض داشته باشد، با دستور دادگاه صلح اجرای گزارش اصلاحی متوقف و در همان دادگاه بـه اعتراض رسیدگی می شود.
ماده ۲۶ ـ گزارش اصلاحی موضوع ماده 20 این قانون پس از تأیید قاضی دادگاه صلح مطابق قوانین و مقررات جاری کشور اجرا می گردد.
ماده ۲۷ ـ چنانچه متعهد پیش از صدور دستور اجرا نسبت بـه اجرای گزارش اصلاحی یا اخذ رضایت اقدام کند، از پرداخت نیم عشر اجرائی معاف است و اگر ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ اخطاریه اقدام کند، از پرداخت نصف نیم عشر اجرائی معاف است.
بیشتر بخوانید:
مجموعه مقررات مرتبط با قانون شوراهای حل اختلاف 1402
موضوعات شوراهای حل اختلاف در نظریات مشورتی
موضوعات شوراهای حل اختلاف در آرای وحدت رویه قضایی
مجموعه موضوعی آرایی دیوان عدالت اداری
فصل چهارم ـ ترتیب رسیدگی بـه تخلفات اعضای شورا
ماده ۲۸ ـ چنانچه اعضا، کارکنان و نیروهای اداری شورا که رابطه استخدامی ندارند، مرتکب تخلف شوند، بـه شکایت شاکی، گزارش رئیس شورا در حوزه قضائی مربوط، واحد بازرسی و یا واحد حفاظت و اطلاعات، موضوع در هیأت بدوی رسیدگی بـه تخلفات مطرح می شود.
تبصره ـ بـه تخلفات کارکنان و نیروهای اداری شورا که رابطه استخدامی دارند، مطابق قانون رسیدگی بـه تخلفات اداری مصوب 1372/09/07 رسیدگی می شود.
ماده ۲۹ ـ هیأت بدوی رسیدگی بـه تخلفات هر استان با حضور سه عضو شامل رئیس شوراهای حل اختلاف استان، یکی از قضات و یکی از اعضای شوراهای حل اختلاف آن استان بـه پیشنهاد رئیس کل دادگستری استان تشکیل می شود.
تبصره ۱ ـ اعضای قاضی هیأت با پیشنهاد رئیس مرکز و حکم رئیس قوه قضائیه و سایر اعضای هیأت با حکم رئیس مرکز برای مدت سه سال منصوب می شوند و انتصاب مجدد آنان بلامانع است.
تبصره ۲ ـ درصورت ضرورت با تشخیص رئیس مرکز، هیأت بدوی رسیدگی بـه تخلفات در هر استان قابل افزایش بـه دو یا چند هیأت است.
ماده ۳۰ ـ ارتکاب موارد زیر توسط اعضا، کارکنان و نیروهای اداری شورا که رابطه استخدامی ندارند، تخلف محسوب می شود:
۱ ـ اعمال و رفتار خلاف شئون
۲ ـ عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط
۳ ـ هرگونه سوء رفتار یا رفتار مغایر کرامت انسانی با مراجعه کنندگان که منجر بـه نارضایتی در آنان میشود.
۴ ـ عدم انجام وظایف قانونی یا تأخیر بدون دلیل در انجام آنها
۵ ـ تبعیض یا اعمال غرض یا برقراری روابط خارج از عرف اداری با مراجعه کنندگان
۶ ـ ترک خدمت در خلال ساعات موظف بدون مجوز یا عذر موجه
۷ ـ غیبت غیرموجه سه جلسه بـه صورت متوالی یا پنج جلسه بـه صورت متناوب در طول یک ماه، تکرار در تأخیر ورود بـه محل کار یا تکرار در تعجیل خروج از آن بدون کسب مجوز
۸ ـ کم کاری یا سهل انگاری در انجام وظایف محول شده
۹ ـ عدم رعایت شئون و شعائر اسلامی
۱۰ ـ اخذ هرگونه وجه، مال یا امتیاز در قبال اظهارنظر یا اتخاذ تصمیم بـه نفع یکی از طرفین دعوی و گرفتن وجوهی غیر از آنچه در قوانین و مقررات تعیین شده یا اخذ هرگونه مالی که در عرف رشوه خواری تلقی می شود.
۱۱ ـ تسامح در حفظ اموال و اسناد و ایراد خسارت بـه اموال بیت المال
۱۲ ـ ارائه گواهی یا گزارش خلاف واقع در امور مربوط بـه شورا
۱۳ ـ تسلیم مدارک بـه اشخاصی که حق دریافت آن را ندارند یا خودداری از تسلیم مدارک بـه اشخاصی که حق دریافت آن را دارند.
۱۴ ـ ایراد تهمت و افترا، هتک حیثیت
۱۵ ـ اخاذی
۱۶ ـ اختلاس
۱۷ ـ افشای اسرار و اسناد محرمانه اداری
۱۸ ـ افشای اطلاعات خصوصی و محرمانه طرفین پرونده و شهود
۱۹ ـ ارتباط و تماس غیرمجاز با اتباع بیگانه
۲۰ ـ سرپیچی از اجرای دستورهای مقامهای بالاتر در حدود وظایف اداری
۲۱ ـ اختفا، نگهداری، حمل، توزیع و خرید و فروش مواد مخدر
۲۲ ـ استعمال مواد مخدر یا اعتیاد بـه آن
۲۳ ـ هر نوع سوء استفاده و استفاده غیرمجاز از شئون یا موقعیت شغلی در شورا و امکانات و اموال شورا
۲۴ ـ جعل یا مخدوش نمودن و دست بردن در اسناد و اوراق رسمی یا دولتی
۲۵ ـ توقیف، اختفا، بازرسی یا بازکردن پاکتها و محمولات پستی یا معدوم کردن آنها و استراق سمع بدون مجوز قانونی
۲۶ ـ کارشکنی و شایعه پراکنی، وادار ساختن یا تحریک دیگران بـه کارشکنی یا کم کاری و ایراد خسارت بـه اموال دولتی و اعمال فشارهای فردی برای تحصیل مقاصد غیرقانونی
۲۷ ـ شرکت در تحصن، اعتصاب و تظاهرات غیرقانونی، یا تحریک بـه برپایی تحصن، اعتصاب و تظاهرات غیرقانونی و اعمال فشارهای گروهی برای تحصیل مقاصد غیرقانونی
۲۸ ـ عضویت در یکی از فرقه های ضاله که از نظر اسلام مردود شناخته شده اند.
۲۹ ـ عضویت در سازمان هایی که مرامنامه یا اساسنامه آنها مبتنی بر نفی ادیان الهی است یا طرفداری و فعالیت بـه نفع آنها
۳۰ ـ عضویت در گروههای غیرقانونی
ماده ۳۱ ـ چنانچه هیأت رسیدگی کننده بدوی پس از دعوت از عضو یا کارمند یا نیروی اداری شورا که رابطه استخدامی ندارد و شنیدن اظهارات و دفاعیات، تخلف وی را احراز نماید بـه تناسب عمل ارتکابی در مورد ارتکاب بـه تخلفات موضوع بندهای 1 تا 9 ماده 30 این قانون برای بار اول و دوم مرتکب را بـه یکی از مجازات های بندهای (۱) تا (۳) این ماده و در مورد تخلفات موضوع بندهای 10 تا 30 ماده 30 این قانون و تکرار تخلفات موضوع بندهای 1 تا 9 ماده مذکور در بار سوم، مرتکب را بـه یکی از مجازات های بندهای 4 و 5 این ماده محکوم می کند:
۱ ـ اخطار کتبی بدون درج در پرونده
۲ ـ توبیخ کتبی با درج در پرونده
۳ ـ کسر پاداش تا یک سوم بـه مدت یک ماه تا یک سال
۴ ـ محرومیت از فعالیت در شورا از یک ماه تا یک سال
۵ ـ محرومیت دائمی از عضویت در شورا یا اخراج از شورا حسب مورد
ماده ۳۲ ـ آرای صادر شده از هیأت بدوی در مورد مجازات های مقرر در بندهای 1 تا 3 ماده 31 این قانون قطعی و در مورد مجازات های موضوع بندهای 4 و 5 ماده مذکور ظرف بیست روز پس از ابلاغ، در هیأت تجدیدنظر رسیدگی کننده بـه تخلفات اعضا، کارمندان و نیروهای اداری شورا که رابطه استخدامی ندارند، موضوع ماده 33 این قانون، قابل تجدیدنظرخواهی است.
ماده ۳۳ ـ هیأت تجدیدنظر رسیدگی کننده بـه تخلفات اعضا، کارمندان و نیروهای اداری شورا که رابطه استخدامی ندارند، در مرکز تشکیل می شود و مرکب از سه عضو اصلی شامل رئیس مرکز یا یکی از معاونان وی، یک قاضی دادگاه تجدیدنظر و یکی از اعضای شورا با پیشنهاد رئیس مرکز است که تمامی آنان با ابلاغ رئیس قوه قضائیه برای مدت سه سال منصوب می شوند و انتصاب مجدد آنان بلامانع است.
ماده ۳۴ ـ چنانچه عضو شورا در مقابل دریافت وجه یا سند پرداخت وجه یا مال یا ارائه خدمت بـه نفع یکی از طرفین اظهارنظر کند، رفتار وی جرم، محسوب و بـه مجازات بزه موضوع ماده 588 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب 1375/03/02 محکوم می شود.
ماده ۳۵ ـ هرگاه تخلف عضو، کارمند و نیروی اداری شورا که رابطه استخدامی ندارد، عنوان یکی از جرائم مندرج در قوانین را نیز داشته باشد هیأت رسیدگی بـه تخلفات مکلف است مطابق این قانون بـه تخلف وی رسیدگی و رأی قانونی، صادر و مراتب را برای رسیدگی بـه اصل جرم بـه مرجع قضائی صالح ارسال کند. هرگونه تصمیم مراجع قضائی مانع از اجرای مجازات های اداری موضوع این قانون نخواهد بود. چنانچه تصمیم مراجع قضائی مبنی بر برائت باشد، هیأت رسیدگی بـه تخلفات مجدداً بـه موضوع رسیدگی و تصمیم مناسب اتخاذ می کند.
بیشتر بخوانید:
مجموعه مقررات مرتبط با قانون شوراهای حل اختلاف 1402
موضوعات شوراهای حل اختلاف در نظریات مشورتی
موضوعات شوراهای حل اختلاف در آرای وحدت رویه قضایی
مجموعه موضوعی آرایی دیوان عدالت اداری
فصل پنجم ـ سایر مقررات
ماده ۳۶ ـ تا زمان تشکیل دادگاههای صلح، بـه دعاوی و شکایات مطابق قوانین و مقررات جاری کشور از جمله قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1394/09/16 با اصلاحات و الحاقات بعدی رسیدگی می شود.
ماده ۳۷ ـ چنانچه عضو شورا در آزمون وکالت دادگستری (اعم از کانون های وکلا و مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه) یا کارشناس رسمی دادگستری پذیرفته شود و حسن سابقه او در شورا بـه تأیید رئیس کل دادگستری استان برسد، مدت کارآموزی وی در هر یک از این موارد بـه شرح زیر تقلیل می یابد:
۱ ـ سه تا پنج سال سابقه همکاری با شورا، یک سوم دوره کارآموزی
۲ ـ بیش از پنج سال سابقه همکاری با شورا، نصف دوره کارآموزی
تبصره ـ نیروهای شاغل در شوراها تا زمان لازم الاجرا شدن این قانون متناسب با سنوات همکاری تمام وقت آنان در صورت داشتن شرایط احراز مشاغل، برای استخدام در قوه قضائیه و دستگاههای تابع از اولویت برخوردار خواهند بود. دستورالعمل نحوه احتساب سنوات خدمت تمام وقت، اعمال اولویت و امتیاز برای این دسته از افراد با پیشنهاد مشترک قوه قضائیه و سازمان اداری و استخدامی کشور بـه تصویب شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی خواهد رسید.
ماده ۳۸ ـ درآمد حاصل از هزینه دادرسی و نیم عشر اجرائی گزارش اصلاحی موضوع این قانون و سایر موارد قانونی بـه خزانه داری کل کشور واریز و معادل صددرصد (۱۰۰%) مبلغ واریزی از محل اعتبار خاصی که بـه همین منظور هر ساله در قانون بودجه کل کشور منظور میشود بـه عنوان درآمد اختصاصی بـه شوراها اختصاص داده میشود. دولت مکلف است معادل مبالغ پیش بینی شده در قانون بودجه هر ساله کل کشور را پرداخت نماید تا در موارد زیر هزینه گردد:
۱ ـ پرداخت حقوق و پاداش
۲ ـ هزینه ساخت، اجاره و تعمیرات ساختمان و تجهیزات و هزینه های اداری با تشخیص مرکز
۳ ـ بیمه تأمین اجتماعی کارکنان استخدامی
ماده ۳۹ ـ دولت مکلف است هر ساله بودجه مورد نیاز شوراها را بر اساس بودجه پیشنهادی قوه قضائیه در قالب ردیف مستقل پیش بینی کند. تأمین امکانات اداری و تجهیزات و مکان و امور مالی و پشتیبانی شوراها بر عهده قوه قضائیه است.
ماده ۴۰ ـ آیین نامه اجرائی این قانون ظرف سه ماه از تاریخ تصویب آن، توسط معاونت حقوقی قوه قضائیه با همکاری وزارت دادگستری و مرکز تهیه می شود و بـه تصویب رئیس قوه قضائیه می رسد.
ماده ۴۱ ـ قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1394/09/16 با رعایت ماده 36 این قانون نسخ می شود.
قانون فوق مشتمل بر چهل و یک ماده و سی و هفت تبصره که گزارش آن توسط کمیسیون قضائی و حقوقی بـه صحن علنی تقدیم شده بود، پس از تصویب در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ بیست و دوم شهریور ماه یکهزار و چهارصد و دو مجلس، در تاریخ 1402/07/12 بـه تأیید شورای نگهبان رسید.
رئیس مجلس شورای اسلامی ، محمدباقر قالیباف
بیشتر بخوانید:
مجموعه مقررات مرتبط با قانون شوراهای حل اختلاف 1402
موضوعات شوراهای حل اختلاف در نظریات مشورتی